آرمین وگنر

در سال 1886 میلادی در نزدیکی شهر ووپرتال آلمان به دنیا آمد. مادرش جزو مبارزان سرسخت حقوق زن در آلمان بود و روحیهٔ مبارزه در راه حقوق بشر را آرمین از مادر به ارث برد.

در1914، از دانشگاه برسلاو[1] دکترای حقوق گرفت و بلافاصله برای کمک به مجروحان خط اول جبهه عازم لهستان شد و در زمستان1914 – 1915 به خاطر رشادت ها و سخت کوشی هایش از طرف ستاد فرماندهی ارتش آلمان به دریافت نشان صلیب آهنی نایل شد.

در تمامی طول زندگی اش یکی از مبارزان حقیقی حقوق بشر بود و مشاهدات خود را به شکلی ادبی بر روی کاغذ ثبت و احساساتش را به صورت شعر و داستان بیان می کرد. تبحر او در سرودن شعر به حدی بود که او را یکی از بهترین شعرای اکسپرسیونیست دوران خود به حساب آورده اند. و بالأخره او عکاس هنرمندی است که با قبول خطر مرگ از صحنه های دلخراش جنایت های ترکان جوان عکس های تکان دهنده ای گرفته و این جنایت ها را به داوری تاریخ سپرده است.

در آوریل1915، پیرو امضای پیمان نظامی بین ترکیه و آلمان به همراه گروه پزشکی برای خدمت در ارتش ششم عثمانی، که تحت فرماندهی ژنرال فیلدمارشال فون درگولتس[3] بود، به خاورمیانه فرستاده شد. از همان ابتدا وگنر به تحقیق پیرامون شایعاتی که از منابع مختلف در مورد قتل عام ارامنه شنیده بود پرداخت. در پاییز همان سال با درجه افسری امکان مسافرت در آسیای صغیر را به دست آورد.

از کتاب راه بی برگشت می توان به مسیر مسافرت های او پی برد. مسیری که وگنر در آن به همراه کاروان های میلیونی رانده شدگان ارمنی از خانه و کاشانه خود قدم برمی داشت و مرگ هزاران کودک و زن و مرد را با چشمان خود می دید. مرگ میلیون ها انسان بی گناهی که در راه اجرای اهداف و آرمان های شوم پان تورکیسم صورت می گرفت روح و جان او را آزرده می کرد و این تنها شاهد جنایت ها و آدم کشی های از پیش تدارک دیده و برنامه ریزی شدهٔ ترک های جوان و سربازان و ژاندارم های ترک، را بر آن می داشت تا اطلاعات دست اول خود را جمع آوری کرده و به خارج از مرزهای ترک ارسال دارد. این مسیر از استانبول شروع و از رأس العین، موصل، بغداد، بابل، راکیم پاشا، کالیکیه، ابوحراره، ابو کمال، دیرالزور، راکا، مسکنه، حلب و قونیه به استانبول بر می گشت.

در حالی که ورود به کمپ های مرگ قربانیان ارمنی هم از طرف نژادکشان ترک و هم از طرف متحدان آلمانی آنها به شدت ممنوع اعلام شده بود تا کوچک ترین خبری به دنیای خارج درز نکند، آرمین وگنر در لباس افسر آلمانی تنها کسی بود که با محکومان به مرگ ملاقات و نامه ها و پیام های آنان و مدارک مختلف را جمع آوری می کرد. از وضعیت آنها با دوربین خودش عکس می گرفت، گفته های آنها را یادداشت می کرد و از طریق کنسولگری ها و میسیونرهای خارجی آنها را به اروپا و امریکا می فرستاد. پس از کشف نامه ای خطاب به مادرش، که در آن دربارهٔ جنایت ها و آدمکشی های ترک های جوان شرح مفصلی ارائه کرده بود، ارتش آلمان او را دستگیر و برای مجازات او را به بخش مراقبت های پزشکی بیماران مبتلا به وبا انتقال داد. و بالأخره در دسامبر 1916 وگنر به شدت بیمار می شود و ارتش آلمان به ناچار او را به آلمان برمی گرداند.

بین سال های1918 – 1921 وگنر، که به شدت تحت تأثیر وحشتناک ترین جنایت قرن بیستم قرار گرفته بود به یک عضو فعال جنبش ضد جنگ و ضد نظامی گری تبدیل شد و کتاب معروف راه بی برگشت یا راه بی برگشت به وطن را به رشتهٔ تحریر در می آورد. این کتاب را ((مجموعه شهادت)) هم نامیده اند.

کتاب دیگر او که در راه احقاق حقوق ستمدیدگان ارمنی نوشته شده است، فریادی از آرارات نام دارد.

آرمین وگنر در 1920 در اوج موفقیت های ادبی خود کتاب پنج انگشت بر شما را نوشت که دویست هزار نسخهٔ آن به فروش رفت و تولد استالینیسم را در آن به طور یقین پیشگویی کرد.

آرمین وگنر

وگنر در 1927 از طرف حکومت وقت شوروی به مسکو دعوت شد. او این فرصت را غنیمت شمرده سری به ایروان زد و با چشمان تعجب زده خود تولد دوبارهٔ ملت ارمن را دید و سپس از راه ایران به وطن خود بازگشت.

در 1933 وقتی هیتلر در آلمان در رأس قدرت قرار گرفت وگنر بدون ترس و واهمه به مبارزات علنی خود علیه فاشیسم که سوار بر اسب قدرت شده بود، ادامه داد و نهایتاً به اجبار ترک وطن کرده و درایتالیا با نام و مشخصات دیگری سکنی گزیند.

این مهاجرت ادامه می یابد و و گنر تا مرگش در 1978 دیگر به وطن برنگشت.

آرمین وگنر نامی پرآوازه در ادبیات آلمان در دهه های بیستم و سی ام قرن بیستم بوده است.

او هم در شعر و هم در داستان نویسی مهارت خاصی داشت و پیرو سبک اکسپرسیونیسم بود.

آثار او هنوز هم طرفداران زیادی دارد و توجه بسیاری را در تمام دنیا به خود جلب می کند.

کتاب های مهم او عبارتند از:

بین دو شهر (1909)؛ مجموعه شعر سیمای شهرها (1909-1913)؛ در خانهٔ خوشبختی (1920)؛ پسرک حسین داستان های ترکی (1921)؛ حافظه (1922)؛ خیابانی با هزار مقصد (1924)؛ خیمه، خاطرات، یادداشت ها، احادیث ترکیه (1926)؛ چگونه من گاوباز شدم (1928)؛ بر تقاطع امواج (1930)؛ نخجیر از میان سرزمین هزارساله/ ماشین ها در سرزمین حکایت ها (1932)؛ رد نقره (1952)؛ هنگام افتادن زمین را در آغوش بگیر، نظم، نثر، اسناد (1973)؛ ادیسه روح (1976).

برای شناسایی بیشتر این انسان مبارز و شاعر و نویسنده بزرگ ما در اینجا ابتدا نظر اشتفان تسوایگ را دربارهٔ وگنر می آوریم و سپس دو قطعه از نوشته ها و یادداشت های او را تقدیم خوانندگان عزیز می کنیم.

به تصور ما این اولین بار است که اژری از آرمین وگنر از زبان اصلی آلمانی به زبان فارسی ترجمه می شود.

و امیدواریم هستیم نه تنها نمونه های شعر، بلکه تمامی آثار این شاعر توسط مترجمان خوب ما به فارسی برگردانده شوند.

خرداد1385 – تهران

 پی نوشت ها:

1-  Armin Wegner

2-  Breslau

3-  Field MarshalVon der Goltz

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35
سال دهم | بهار 1385 | 144 صفحه
در این شماره می خوانید:

زنگ برج خاموش نشدنی

نویسنده: بارویر سواک / ترجمه: گئورگ نوباریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 اشاره گئورگ نوباریان در کرمانشاه متولد شد. او از هنرمندان تئاتر ارمنی است که فعالیت هنری خود...

پسرک، آدام

نویسنده: آرمین وگنر / ترجمه: خاچیک خاچر فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 شب تولد آدام، مادرش به بی هوشیِ عمیقی فرو رفت. بچه نمی خواست متولد شود. قابلهٔ پیر برای تحریک بچه...

به یک مادر ارمنی

نویسنده: آرمین وگنر / ترجمه: خاچیک خاچر فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 تو مرا نمی دیدی. من در کناری ایستاده بودم و به تو نگاه می کردم که چگونه زیر مهتاب درخشان بچه هایت...

راه شاعر جوان، آرمین ت. وگنر

نویسنده: اشتفان تسوایگ / ترجمه: خاچیک خاچر فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 برای یک جوان پویا و سرمست از شعر و شاعری که با دیدی خلاق به دنیای قبل از جنگ، حین جنگ و پس از...

مراسم یادبود آوریل ۱۹۱۵ نود و یکمین سالگرد نژاد کشی ارمنیان

نویسنده: کارینه داویدیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 به منظور گرامیداشت یاد و خاطرهٔ یک ونیم میلیون شهید ارمنی، که در سال1915م. به دست عوامل دولت ترکان جوان عثمانی از...

مشکلات فراروی گفت و گوی بین ادیان و راهکارهای عبور

نویسنده: گئورگ وارطان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 16اسفند 1384/ کرواسی - زاگرب اگر چه ممکن است ادیان از حیث بنیان های کلامی، جهان بینی و شاید نگاه به غایت انسان...

نیروی نظامی امپراتوری عثمانی

نویسنده: آرمن ملکی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 در اوایل قرن سیزدهم میلادی، در حالی که در اروپا در نواحی ایتالیا و جنوب فرانسه مردم سرگرم منازعات دینی بودند و فرانسه و...

ملت سربلند

نویسنده: هری گوند اگچیان / ترجمه: روبیک آقاجانیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 زنگ تلفن در سکوت و تاریکی اتاق خوابم به صدا در آمد. لحاف را کنار زدم، پایین پریدم و گوشی...

گزیده ای از نظرات محققان و نویسندگان ترک در خصوص نسل کشی ارامنه

نویسنده: آناهید هوسپیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 فاطمه موگه گوچک - به مناسبت 24 آوریل ((... می خواهم این را بدانید که در مقام یک ترک گرچه در این خصوص تقصیری متوجه...

بازتاب قتل عام ارمنیان در مطبوعات ایران

نویسنده: اما بگیجانیان/ ترجمه: ادوارد هاروتونیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 اشاره قتل عام ارمنیان به دستور حاکمان وقت عثمانی اقدامی برنامه ریزی شده و سازمان یافته با...

بی خانمان

نویسنده: رافائل آرامیان/ ترجمه: سوریک آبنوسیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 مهاجران[1] شب ها را در زیر دیوارهای دِیر سپری می کردند. یتیمان کوله ها بر شانه، دربه در و...

مصاحبه با فاطمه موگه گوچک پیرامون شالوده تاریخ ترکیه

نویسنده: خاچیک مرادیان/ ترجمه: ژیلبرت مشکنبریانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 اشاره به نظر موگه گوچک: ((مهم ترین وظیفهٔ مورّخان ترک حمایت از مصلحت دولت مطبوعشان است....

کلیسای سورپ گئورگ روستای گرد آباد ارومیه

نویسنده: بهروز خان محمدی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 شهرستان ارومیه در مقام مرکز استان آذربایجان غربی دارای سابقه تاریخی و فرهنگی کهنی است و از گذشته های دور آژار...

کومیتاس، آثار و تاثیرات از دیدگاه موسیقی دانان بزرگ

نویسنده: لیدا بربریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 35 هر شخصیت هنری در نزد ملت خود دارای ارج و منزلتی است ولی کار او زمانی ارزش واقعی پیدا می کند که صاحب نظران بر آن صحه...