سال دهم | پاییز 1385 | 152 صفحه

جهت مشاهده و ورق زدن صفحات
روی تصویر زیر کلیک کنید.

در این شماره می خوانید:


1- مقاله ها

2- ادبیات


3- دهمین سالگرد پیمان

 

سرمقاله

زمان در چشم بر هم زدنی گذشت و فصلنامهٔ پیمان ده ساله شد. در همین اندک زمان، تجربه ای اندوختیم به سنگینی همت بی انتظار جمعی عاشق دست اندرکار، به بزرگی قلب پر محبت خوانندگان و به ژرفایی در خور پیوند دو فرهنگ کهن.

این بخش آغازین هر شماره از فصلنامه همواره پیامآور نیات هیئت تحریریه و پدیدهٔ ویژهٔ هر فصل بوده و در این مجال نیز محفل گزیدهٔ سخن ده سالهٔ سردبیر است از لابه لای سرمقاله های ده سال پر بار….

پیمان به دور و آسوده از سیاست جهانی در طی ده سال گذشته کنکاش در مشترکات فرهنگی و اجتماعی دو قوم آریایی پارسی و ارمنی و جلوه های آن را در زندگی کنونی این دو قوم قدیمی هدف خود قرار داده و آن را دنبال کرده است. در مقام تنها نشریهٔ فارسی زبانی که از سوی جامعهٔ ایرانیان ارمنی به رشتهٔ تحریر در می آید با مشکلات همه آشنای چاپ و پخش دست و پنجه نرم کرده ایم و متواضعانه افتخار حضور در محافل فرهنگی و دست های میهمان پذیر هم میهنان فارسی زبان را یافته ایم.

پیمان در طی دههٔ گذشته از قالب سیاه و سپید به رنگی درآمده، انتشار خود را با آهنگ نشر سه ماهه تطبیق داده و مهم تر از همه موفق به جلب نظر و هم یاری شما فرهیختگان و دانش پژوهان فارسی زبان شده است. مسلماً این آخرین موفقیت پیشانی فصلنامه را سپید و پرچم آن را در انبوه نشریات این مُلک برافراشته است.

پیمان در طول یک دهه فعالیت پرثمر به موضوعات گوناگونی پرداخته است.

در سرمقالهٔ شمارهٔ بهار 1380 گفتیم که هر کس با پیمان آشناست می داند و بیشتر از دیگران هیئت تحریریه که توان این فصلنامه بسیار کمتر از آن است که ادعای حرکتی کارساز در بهبود روند گفت وگوی تمدن ها را به طور اعم داشته باشد ولی پاسداری از هم زیستی تمدن اقوامی که ریشه در یک سرزمین دارند، سال ها در کنار هم زیسته اند و از خصوصیات روحی یکدیگر باخبرند هیچ گاه کاری نا ممکن نیست.

با نگرشی بر گذشته، نوشتیم آرش کمانگیر، اسطورهٔ ایران باستان، نیروی بازوان و شیرهٔ جانش را به زه کمان سپرد تا حق مرز و بومش را از دشمنان وطن باز پس گیرد. هایک ناهاپت از تبار همان آرش کمان در دست گرفت و سرحد زادگاه ارمنیان را در قلب قلمرو قوم آشور به بزرگی روحش ترسیم کرد.

بی دلیل نبوده است شباهت شخصیت افسانه ای آرش پارسی و هایک ارمنی. بی دلیل نبوده است نزدیکی روحیات وطن پرستانهٔ این دو اسطوره و شباهت کامل حماسهٔ مرزگشایی آنها یکی در برابر تورانیان و آن دیگر در مقابل آشوریان. فصلنامه بر آن بوده و بر آن است که آرش ها را به ارمنیان بشناساند و پیام هایک ها را به ادبیات پارسی راه دهد.

از آنجا که هم زیستی فرهنگی در سایهٔ دسیسه های سیاسی پنهان قدرتمندان ممکن نیست تحریرگران پیمان همیشه گوشهٔ چشمی نیز به سیاست های حاکم بر شخصیت اقوام و روحیات منطقه ای داشته اند.

در سرمقاله های شماره های بهار هر سال، بازنگری ای داشته ایم بر جنایات ترکیهٔ عثمانی در قضیهٔ نژادکشی 1915 و بازتاب آن در سیاست امروز جهان.

نگاهی سپاسگزار داشته ایم به دولت هایی که قتل عام ارامنه را به منزلهٔ یک نسل کشی رسماً اعلام کرده اند و چشم انتظاری به آنان که نظر رسمی خود را هنوز اعلام نکرده اند. ایالات متحدهٔ امریکا و جمهوری اسلامی ایران از جمله کشورهایی هستند که در انتظار نظر رسمی شان می مانیم. تنها برای مروری بر دیدگاه این دو کشور به سرمقالهٔ بهار 1384 باز می گردیم که در آن مطرح شده بود سفیر امریکا در ارمنستان فقط به دلیل به کار بردن لفظ ((قتل عام ارامنه)) از سوی دولت متبوعش توبیخ شد و از نظر دور نمی داریم عمل حداد عادل، رییس محترم مجلس شورای اسلامی ایران، را که طی سفر دو ماه پیش خود به ارمنستان در مراسم هم دردی رسمی تاج گلی نثار نماد یادبود قتل عام 5/1میلیون ارمنی کرد.

در سرمقاله های پاییز هر سال نیز، همراه با قوم ارمن به جشن تولد فرهنگ ارمنی پرداخته ایم.

در پاییز1382، به هنگام جشن های 1600 سالهٔ ابداع زبان ارمنی نوشتیم تاریخ ارمنیان و پارسیان در این فلات قاره پهناور از دیرباز در هم آمیخته است. نوشتیم شایسته است که جشن فرهنگ ارمنی را جشن تمدن ایرانیان و هنر هنرمندان ایرانی را عاملی در تداوم پیوند تمدن های غنی این مرز و بوم به شمار آوریم.

نه فقط در پاییزها و نه فقط در بهاران بلکه همیشه بر آن باوریم که فرهنگ ها می خشکند اگر محصور در حصار خود بمانند و شکوفاتر خواهند شد اگر در تماس با یکدیگر قرار گیرند. معتقدیم فرهنگیان و هنروران، از هر قوم و کیشی، به خانوادهٔ بزرگ بشری تعلق دارند. از آن روست که هر آنچه در قلم سیاه کوچک و زبان سبز کوتاه خود داریم به یاری گرفته ایم تا سفیران فرهنگ دو قوم را صمیمانه بشناسیم و صادقانه بشناسانیم. شاید که این عصاره همان گفت وگوی تمدن ها باشد.

نقش افکار و اعتقادات در سیاه و سپید صفحات فصلنامه و عرضهٔ پدیده ای به بزرگی مشترکات فرهنگی دو قوم در مجموعه ای قابل قبول ممکن نیست، مگر به همت و پایمردی هیئت تحریریه و همکاران دفتر آن و ناممکن تر جلوه می کند وقتی بدانیم همگی این یاران بدون کوچک ترین چشم داشت مالی دست به کاری حرفه ای زده اند و اینکه همگی این غیر حرفه ای های عاشق، وقت، توانایی و هنر خود را بی محابا در اختیار آرمان مقدس نشریه قرار داده اند.

در این سرمقالهٔ کارنامه وار، بار دیگر هدف این هم پیمانان را پاس می داریم و از طرف خود و همهٔ دوستداران پیمان از عشق آنان به فرهنگ سپاسگزاری می کنیم.