سال دهم | تابستان 1385 | 148 صفحه

جهت مشاهده و ورق زدن صفحات
روی تصویر زیر کلیک کنید.

در این شماره می خوانید:


1- مقاله ها


2- معرفی و نقد کتاب


3- مجموعه تصاویر

  • مجموعه تصاویر مبارزان و اسامی شهدای ارمنی شرکت کننده در نهضت مشروطه ایران

در بزرگداشت یکصدمین سالگرد نهضت مشروطهٔ ایران به نقشی که این نهضت در زندگی اجتماعی ایرانیان و احیای دموکراسی در این سرزمین داشته ارج می نهیم و با یادآوری وقایع این نهضت به نقشی که ارمنیان همچون یاوران همیشگی ملت ایران در تمامی جریانات اجتماعی داشته اند هر چه بیشتر پی می بریم و به پیمان میان این دو ملت واقف می شویم.

از این رو، یاد و خاطرهٔ تمامی رهبران و اشخاصی را که از دو ملت ارمنی و ایرانی سهمی در احیای نهضت مشروطه داشته اند پاس داشته، گرامی می داریم.

سرمقالهٔ این شماره گزیده ای از مقالهٔ هرایر خالاتیان با عنوان ((ارمنیان و نهضت مشروطهٔ ایران)) است. خالاتیان اولین نمایندهٔ ارامنهٔ تهران و شمال در مجلس شورای اسلامی بود. وی همچنین در مقام نمایندهٔ ارامنه در مجلس خبرگان در زمان تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال1358 ش نقش بسزایی داشت. خالاتیان در مقام نظریه پرداز و محقق آثار قابل ملاحظه ای از خود به جای گذاشته است. از آنجایی که مطالب عنوان شده در این مقاله همچنان اهمیت تاریخی خود را حفظ کرده هیئت تحریریه فصلنامهٔ پیمان مناسب دیده است گزیده ای از متن این مقاله را عیناً به منزلهٔ سرمقاله این شماره به خوانندگان گرامی ارائه دهد.

پیمان

********

((موقعیت ژئوپولیتیک جهان و ایران در آخرین دههٔ قرن نوزده و نخستین دههٔ سدهٔ بیست، در گذرگاه خاور نزدیک و شرق میانه، نیروهای سوداگر دنیای آن زمان را در برابر پیکارگران ملل و ممالک استعمارزده گیتی نهاده بود.

ایران و ارمنستان گذرگاه و در عین حال جولانگاه کشمکش های سودجویانهٔ روس و انگلیس قرار گرفته و مقدرات دو ملت هم نژاد را بیش از پیش به هم نزدیک ساخته بود.

و این یک پدیدهٔ نوپا و نوظهور نبود بلکه زاییدهٔ شرایط زمانی و مکانی و جغرافیایی خطه ای بود که از هزاران سال به این طرف دو ملت ایران و ارمن را در جوار هم قرار داده و سرنوشت آنان را به هم پیوند زده بود. پیوندی که همچنان پا برجاست…

از ویژگی های همبستگی سرنوشت دو ملت هم جوار، در آن سال های پرآشوب و هیجان زده، بازتاب رویدادهایی بود که در ایروان و نخجوان یا تبریز و تهران به وقوع می پیوست.

هر آنگاه ایروان در خطر سقوط قرار می گرفت، موقعیت تبریز و آذربایجان ایران نیز به مخاطره می افتاد و بالعکس. خطری که تبریز و آذربایجان را تهدید می کرد ایروان و ارمنستان را به خلجان و هیجان وا می داشت.

در چنین شرایطی، پیکارگران دو ملت ایران و ارمن ناگزیر بودند در کنار هم و در برابر سوداگران بیگانه قرار بگیرند و این اجبار برای نیروهای پیکارگر ارمنی میدان گسترده تری را در بر می گرفت زیرا رخدادهای بنیان افکن تاریخی ملت ارمنی را در چندین کشور جهان پراکنده و سرنوشت وی را با سرنوشت آن کشورها مرتبط ساخته بود. انقلابیون و رزمندگان و رهبران نهضت آزادی طلبی و استقلال خواهی ملت ارمن ناگزیر بودند در آن واحد در چندین جبهه که مرزهای آن از ماورای قفقاز گرفته تا کرانه های دریای سیاه و حدود و ثغور ارمنستان غربی در آسیای صغیر تا آب های گرم مدیترانه (در ناحیهٔ کیلیکیه) و از آنجا تا بستر رود فرات و سپس پهنه گسترده ایران زمین می رسید به پیکار برخیزند و با نیروهای مبارزه گر آن مناطق هم صدا و هم آوا شوند.

پیداست که موقعیت خاور نزدیک و شرق میانه مخاط در محیط اوضاع و احوال کلی جهان آن روزین و متأثر از رویدادهای جهانگیر دوران انتقالی دو سدهٔ نوزده و بیست قرار داشت و سران ایران و ارمن نمی توانستند و نمی بایست از آن رخدادهای تعیین کننده جهانی غافل بمانند یا به دور باشند… )).