فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۶۴

دکتر سیمون آیوازیان،پدر گیتار کلاسیک ایران

نویسنده: ایساک یونانسیان

سیمون آیوازیان، فرزند هاروطیون آیوازیان و تامارا لئون زاده یزنایانس، در ۱۳۲۳ش، در خانواده ای ارمنی، در بندرانزلی، به دنیا آمد. استعداد و ذوق هنری از همان اوان کودکی در وی آشکار شد و از نوجوانی به نواختن ماندولین،[۱] که پدربزرگش آن را می نواخت، روی آورد. استعدادش در نقاشی نیز بر اثر تشویق های مادرش آشکار شد. او این استعداد را از خانوادۀ مادری اش به ارث برده بود و دایی مادرش، هاروطیون ظهرابیان، از نقاشان معروف دربار تزار روسیه بود.

 

سیمون آیوازیان
سیمون آیوازیان

خانوادۀ آیوازیان وقتی که او ده سال بیشتر نداشت به تهران مهاجرت کردند و سیمون دورۀ متوسطه را در دبیرستان ادیب تهران گذراند. او هم زمان با تحصیل، نقاشی و موسیقی را به صورت حرفه ای ادامه داد و دو بار در مسابقات هنری دبیرستان های کشور شرکت و در رشتۀ نقاشی آبرنگ مقام دوم کشوری را کسب کرد. آیوازیان پس از اتمام دورۀ دبیرستان، در ۱۳۴۴ش، وارد دانشگاه شد و در رشتۀ معماری به تحصیل پرداخت.

او از چهارده سالگی با گیتار آشنا شد و آموزش های مقدماتی تئوری موسیقی و گیتار کلاسیک را به صورت خودآموز فرا گرفت و از بیست سالگی شروع به آموزش نواختن گیتار کرد. او بعدها، در دوران دانشجویی (۱۳۴۵ – ۱۳۴۸ش) چهار نوبت در مسابقات موسیقی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور شرکت کرد و هر بار مقام نخست و نشان طلا را در رشتۀ نواختن گیتار کلاسیک ازآن خود ساخت.

فعالیت در زمینۀ معماری

آیوازیان در ۱۳۵۱ش مدرک کارشناسی ارشد مهندسی معماری خود را با درجۀ عالی از دانشگاه تهران دریافت داشت. مدتی پس از فارغ التحصیلی در زمینۀ کارهای اجرایی معماری به فعالیت پرداخت و در سمت سرپرست کارگاه و طراح پروژه در دفتر مهندسین مشاور معماری و طرح مجتمع های آموزشی و فرهنگی مشغول به کار شد که این رویه پنج سال ادامه یافت.

او در ۱۳۵۵ش کارهای اجرایی را رها کرد و به عضویت هیئت علمی دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران درآمد. سه سال بعد، در ۱۳۵۸ش، از طرف استادان رشتۀ معماری به مدیریت گروه معماری برگزیده شده و به مدت پنج سال این سمت را برعهده داشت تا اینکه علاقۀ وی به تحصیل سبب شد مدیریت گروه معماری را رها کند و در ۱۳۶۳ش، با هزینۀ شخصی، برای ادامۀ تحصیل راهی فرانسه شود.

آیوازیان پس از دو سال تحصیل در دانشگاه سوربون موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد تخصصی در رشتۀ معماری با موضوع شناخت تمدن های اسلامی شد. رسالۀ او حاصل ۲۴ سال کار تحقیقی دربارۀ معماری و گونه شناسی کاروان سراهای حاشیۀ کویری ایران بود. در ۱۳۶۹ش نیز، دکترای تخصصی معماری و باستان شناسی خود را از همان دانشگاه دریافت داشت. او به مدت یک سال، بین ۱۹۹۰- ۱۹۹۱م، در پاریس بر طرح ریزی و اجرای بخشی از طرح دیسنی لند اروپا نظارت داشت و پس از آن به ایران بازگشت.

آیوازیان پس از بازگشت به ایران به تدریس در رشتۀ معماری در دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران ادامه داد و در ۱۳۷۵ش، به ریاست بخش تحصیلات تکمیلی دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران برگزیده شد اما یک سال بعد، از سمت خود استعفا داد و به علاقۀ اصلی خود، که تدریس و تحقیق بود، پرداخت و با رتبۀ دانشیاری مشغول تدریس در گروه معماری شد. او در این زمان مدتی نیز معاونت بخش تحصیلات تکمیلی دانشکدۀ هنرهای زیبا را بر عهده داشت.

در ۱۳۸۳ش، آیوازیان کرسی استاد تمامی را در دانشگاه کسب و در ۱۳۸۶ش با رتبۀ استادی پایۀ ۲۴ خود را بازنشسته کرد اما به دعوت دوبارۀ دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد اسلامی باردیگر مشغول به تدریس شد.

آیوازیان مقاله های متعددی در زمینۀ معماری سنتی ایران در مجله های گوناگون هنری به چاپ رسانده و علاوه بر آن، در همایش های بسیاری مقالاتی از او برای آشنایی با کاروان سراها و معماری سنتی ایران عرضه شده است.

تألیفات در زمینۀ معماری

نگاهی به مبانی معماری از فرم تا مکان همراه با تحلیل قیاسی مبانی معماری ایران. تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۸۴ش، برندۀ جایزۀ نخست کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۵ش.

خانه های اصفهان. [۲] با همکاری دارابا دیبا، فیلیپ ریوالت و سرگئی سانتلی. پاریس: میسنیو اند لاروس، ۲۰۰۱.

«گونه شناسی در مسکن جلفای اصفهان»، ارائه شده در همایش بین المللی معماری ارمنیان (ایروان، فوریۀ ۱۹۹۹).

«کلیساها»، در نصرالله پورجوادی. شکوه و جلال ایران. [۳] لندن: بوت کلیبورن، ۲۰۰۱، ج۲.

«خط سیری دیگر از جادۀ ابریشم ایران»، ارائه شده در همایش بین المللی ایکاناس – ۳۷[۴] (مسکو،۱۶ – ۲۱ اوت ۲۰۰۲).

«آجرکاری در معماری ایران دورۀ اسلامی»، در یوسف کیانی. تزئینات وابسته به معماری ایران دورۀ اسلامی. تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور،۱۳۷۰.

«تهران معاصر به روایت تصویر»، در یوسف کیانی. شهرهای ایران. تهران: جهاد دانشگاهی، ۱۳۷۰، ج۴.

«۲۲ عکس هوایی از ایران»، در یوسف کیانی. معماری و شهرسازی ایران به روایت تصویر. تهران: جهاد دانشگاهی،۱۳۷۲.

«روند شکل گیری کاروان سراهای برون شهری»، در کنگرۀ اول معماری و شهرسازی ایران (بم، اسفند ۱۳۷۴)، مجموعه مقالات و سخنرانی های ارائه شده. تهران: سازمان میراث‏ فرهنگی، [۱۳۷۴]، ج۱.

«حفظ ارزش های معماری سنتی در معماری ایران».مجلۀ دانشکدۀ هنرهای زیبا. ش۲. بهار ۱۳۷۶.

«گونه شناسی معماری کاروان سراهای حاشیۀ کویری»، ارائه شده در کنگرۀ بین المللی کاروان سراهای جادۀ ابریشم در آسیای میانه (یزد،۱۳۷۶).

«نظری به معماری شیراز از ورای سفرنامه ها»، ارائه شده در کنگرۀ مدیریت فضای شهری (شیراز،۱۲ – ۱۴ اسفند ۱۳۷۶).

«بهره گیری از روش های سنتی در صرفه جویی انرژی». مجلۀ دانشکدۀ هنرهای زیبا. ش۳. بهار ۱۳۷۷.

«نقش دو فرهنگ در شکل گیری منازل جلفای اصفهان»، در کنگرۀ دوم معماری و شهرسازی ایران (بم، فروردین ۱۳۷۸)، مجموعه مقالات و سخنرانی های ارائه شده. تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور، [۱۳۷۸]، ج۱.

«از رؤیای معماری تا…». معماری و شهرسازی. ش ۵۴ و ۵۵. پاییز ۱۳۷۸.

«تبادل فرهنگی در دورۀ صفویه از زبان هنر و معماری». معماری و فرهنگ. س۳. ش۱۱. زمستان ۱۳۸۰.

«زیبایی شناسی و خاستگاه آن در نقد معماری». مجلۀ دانشکدۀ هنرهای زیبا. ش۱۲. زمستان ۱۳۸۱.

«آنچه بود آری، آنچه بود نه» (تحلیل معمارانه از فضای شهری)، معماری و شهرسازی. ش ۶۶ و۶۷. پاییز ۱۳۸۱.

«ایران ۵۵» (گزارش تصویری). معماری و فرهنگ. س۳. ش ۱۲. بهار ۱۳۸۱.

«جست و جویی برای دستیابی به هنر و معماری متعالی»، معماری و فرهنگ. س۵. ش۱۵و ۱۶. زمستان ۱۳۸۲.

«رویکردی به فضای شهری»، معماری و شهرسازی. ش۸۴. بهار ۱۳۸۵.

فعالیت در زمینۀ موسیقی

آیوازیان هم زمان با دوران دانشجویی، بین ۱۳۴۵ – ۱۳۵۱ش، در مرکز فعالیت های فرهنگی فوق برنامۀ دانشگاه تهران به تدریس نوازندگی گیتار کلاسیک می پرداخت. وی چندین کنسرت موسیقی نیز در تالار دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران برگزار کرده که رسیتال گیتار کلاسیک در ۱۳۴۵ش و دوئت گیتار و ویلن، در بزرگداشت پاگانی نی، در ۱۳۴۷ش از جملۀ آنهاست. اجرای رسیتال گیتار و ویلن و هم نوازی کلیسای ایتالیایی در ۱۳۴۷ش از دیگر فعالیت های هنری او محسوب می شود. آیوازیان همچنین در ۱۹۷۵م، در مسابقات نوازندگی گیتار دانشجویان خارجی در مادرید، جایزۀ ویژۀ هیئت داوران را ازآن خود ساخت. او آخرین رسیتال گیتار خود را در ۱۳۵۵ش در تالار هنرهای زیبای دانشگاه تهران اجرا کرد.

آیوازیان در زمینۀ موسیقی از محضر استادان بنامی بهره برده است. موسیقی فلامینگو را ظرف مدت سه ماه در تابستان ۱۳۴۷ش، در ۲۱ سالگی، از خوان آلبای اسپانیایی در تهران فرا گرفت و آموزش گیتار کلاسیک را نزد دو موسیقی دان به نام های آلریو دیاز ونزوئلایی و جولیا بایزنتین انگلیسی ادامه داد. سپس، برای تکمیل دانش موسیقی خود در ۱۳۵۶ش، به مدت شش ماه، از تعلیمات موسیقی دان فرانسوی، ژان دورینگ، بهره برد. او بعدها، در ۱۳۷۲ و ۱۳۷۳ش، دو کنسرت آموزشی گیتار کلاسیک و گیتار فلامینگو در تالار رودکی تهران برگزار کرد.

پس از انقلاب، آیوازیان علاوه بر تدریس معماری مدتی نیز به تدریس موسیقی کلاسیک در دانشکدۀ هنرهای زیبا و کنسرواتوار موسیقی تهران پرداخت و از ۱۳۷۳ش نیز به تدریس موسیقی کلاسیک در دانشگاه آزاد اسلامی و سپس، دانشگاه هنر مشغول شد. در مجموع، وی نزدیک به چهل سال است که هم در مراکز آموزشی و دانشگاهی و هم به شکل خصوصی به تدریس گیتار می پردازد. او در ۱۳۸۴ش لوح چنگ زرین را از جشنوارۀ موسیقی فجر دریافت داشت.

دکتر سیمون آیوازیان، نوازنده و مدرس پیش کسوت گیتار در ایران، را به جرئت می توان پدر گیتار کلاسیک و یکی از پایه گذاران اصلی نوازندگی گیتار در ایران قلمداد کرد. وی در طول سالیان بسیار با تربیت و راهنمایی هنرجویان و درایت در پیشبرد موسیقی و به ویژه، گیتار کلاسیک و فلامینگو مسیر آیندۀ نوازندگی گیتار در ایران را هموار ساخت آن چنان که امروز شاهد چنین شکوفایی عظیمی، به ویژه، در خصوص نوازندگی گیتار کلاسیک و فلامینگو هستیم. بی شک این موفقیت مدیون زحمات و راهنمایی های آیوازیان به منزلۀ یکی از معلمان و استادان این رشته در ایران است.

دکتر آیوازیان در بسیاری از جشنواره ها و مسابقات نوازندگی گیتار کلاسیک و فلامینگو شرکت کرده و بارها به منزلۀ سخنران در جشنواره ها و همایش ها حضور داشته و در بسیاری از این مراسم، که هریک بخشی از تاریخ گیتار را در ایران رقم زده، از ایشان تجلیل به عمل آمده است. از جملۀ این مراسم می توان به جشنواره های فجر، جوان و گیتار نوازان اصفهان، مسابقات گیتار کلاسیک و فلامینگو ایران، همایش سراسری فلامینگو ایران و… اشاره کرد.

حضور دکتر آیوازیان در عرصۀ موسیقی – به ویژه نوازندگی گیتار کلاسیک و فلامینگو – همواره منشأ خیر و برکت برای این حوزه از موسیقی بوده است. به خصوص، در زمینۀ تربیت شاگردانی که اکنون بسیاری از آنان در حال گذراندن مدارج عالی این شاخه از هنر موسیقی هستند. راهنمایی های ایشان، به منزلۀ پیش کسوت این رشته، برای علاقه مندان به گیتار کلاسیک و فلامینگو سبب رشد روز افزون این رشته ها شده است. همچنین، پس از انقلاب ۱۳۵۷ش و در دورانی که سازها در معرض ممنوعیت قرار گرفته بودند، حضور دکتر آیوازیان در این عرصه مؤثر واقع و سبب حفظ وجهۀ این ساز شد. تاریخ پر فراز و نشیب ساز گیتار در ایران همواره با حضور دکتر آیوازیان همراه بوده. از همین روست که از ایشان به منزلۀ پدر گیتار کلاسیک ایران نام می برند.

دکتر آیوازیان در گفت و گویی که با سحر طاعتی، خبرنگار نشریۀ گفتگوی هارمونیک، در خصوص موسیقی فلامینگو داشته گفته:

«در حال حاضر و با در نظر گرفتن معیارهای خودمان، نسبت به سال های گذشته، این نوع موسیقی در کشورمان پیشرفت کرده و در این سال ها جوانان بیشتر علاقه مند شدند و فعالیت های حرفه ای خودشان را بالا برده اند به طوری که چند تن از این نوازندگان در مکان های مختلفی در اسپانیا برای ادامۀ تحصیل در این رشته پذیرفته شده اند. با این وضع، می توان گفت سطح جامعۀ کنونی ما در این زمینه خوب است اما تعداد نوازندگان کم است و این تعداد کم از نظر نوازندگی و تکنیک در سطح خوبی هستند. البته، از نظر فرهنگ فلامینگو غنی نیستند و باید با مراجعه به اسپانیا، که زادگاه این فرهنگ است، این بخش را نیز قوی کنند، چون تکنیک در خدمت فرهنگ است».[۵]

وی همچنین در ارتباط با جایگاه موسیقی فلامینگو در ایران نسبت به دیگر انواع موسیقی گفته:

« تعداد و افراد شنونده نشان دهندۀ جایگاه این موسیقی است که خوشبختانه این تعداد بالاست به طوری که با کنسرت نوازندگان اسپانیایی، در تالار وحدت، سالن ها پر می شود و این نشان می دهد که تعداد علاقه مندان به اصالت موسیقی زیاد است ولی به طور کلی در ایران، همانند سایر کشورهای جهان، موسیقی پاپ و غیراصیل، محلی و سنتی جایگاهش نسبت به بقیه بالاتر است که این مسئله در اروپا نیز به چشم می خورد که جایگاه موسیقی کلاسیک و فلامینگو نسبت به بقیۀ انواع موسیقی ویژه است».[۶]

آیوازیان در خصوص گرایش کمتر جوانان به سمت موسیقی اصیل می گوید:

«شاید یکی از دلایل این باشد که جوانان، در یک سری از مسائل، احساس خالی بودن می کنند و انگیزۀ کمتری نسبت به اصالت دارند و بیشتر به دنبال هیجان هستند که در این زمینه اروپا بدتر از ایران است و هیجان جوانانش بیشتر است. چراکه اعتقاد به مسائل مذهبی در اروپا کم و بی بندوباری زیاد است و به این دلیل پناه بردن جوانان آنها به چنین مسائل طبیعی است ولی در ایران به خاطر مسائل اعتقادی و دینی گرایش جوانان کمتر است».[۷]

فعالیت در زمینۀ نقاشی

آیوازیان از نوجوانی و در کنار معماری به کار نقاشی در سبک آبرنگ نیز پرداخته است. نقاشی های آبرنگ او الهام گرفته از طبیعت زادگاهش بندرانزلی و استان گیلان است. وی در نمایشگاه های بسیاری، به صورت گروهی و انفرادی، در ایران و خارج از کشور شرکت داشته که عبارت اند از :

– نمایشگاه انفرادی در نگارخانۀ سولیوان، تهران، ۱۳۶۰ش

– نمایشگاه انفرادی در نگارخانۀ ذن، تهران،۱۳۶۱ و ۱۳۶۲ش

– نمایشگاه انفرادی در مرکز فرهنگی خاور نزدیک، پاریس،۱۹۸۴م

– نمایشگاه گروهی معماران نقاش در نگارخانۀ سیحون، تهران، ۱۳۶۳ش

– نمایشگاه انفرادی در نگارخانۀ کلاسیک تهران با نام گلی بر خشت، تهران، ۱۳۷۱ش

– نمایشگاه گروهی در فرهنگ سرای نیاوران با نام بوسنی و هرزه گوین، تهران، ۱۳۷۱ش

– نمایشگاه انفرادی در نگارخانۀ کلاسیک تهران با نام طنین حیات، تهران، ۱۳۸۲ش

از آیوازیان تا کنون کتاب هایی نیز در زمینۀ نقاشی و نیز آثار خود وی به چاپ رسیده است که عبارت اند از:

– اثر بدیع در پنجاهمین سال (دوازده اثر نقاشی از طبیعت و معماری ایران). تهران: نائیری، ۱۳۸۱

– چاپ آثار منتخب آبرنگ. تهران: نگار، ۱۳۸۴

– چاپ آثار آبرنگ در کتاب سیمای آبرنگ ایران. تهران: نگار، ۱۳۸۵

– خلوت و رنگ آب (مجموعه آثار سیمون آیوازیان). تهران: کتاب سرای نیک، ۱۳۸۶.

فعالیت در زمینۀ عکاسی

دکتر آیوازیان در زمینۀ عکاسی نیز فعالیت داشته است. وی عکاسی را دو سال پیش از ورود به دانشگاه به صورت خودآموز و آماتوری آغاز کرد و سپس، به صورت حرفه ای به آن پرداخت. در سال های دانشجویی از فن عکاسی در حرفۀ معماری بهره جست و در سفرهای متعددی که به نقاط گوناگون ایران کرد عکس ها و اسلایدهای جالب بسیاری از معماری بومی و سنتی ایران فراهم آورد. عکس های او از دزفول، اکنون، در موزۀ رضا عباسی نگهداری می شود. وی همچنین در ۱۳۷۲ – ۱۳۷۴ش مدرس رشتۀ عکاسی در دانشگاه الزهرا بود.

آیوازیان در نمایشگاه ها و مسابقات عکاسی بسیاری نیز شرکت کرده است. او در ۱۳۵۳ش در آزمون عکاسی وزارت فرهنگ و هنر با عنوان آثار و ابنیه و مناظر ایران شرکت و جایزۀ نخست بهترین عکس معماری را دریافت کرد. همچنین نمایشگاهی اختصاصی از عکس های او در ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹ش در موزۀ رضا عباسی و نمایشگاه دیگری با نام گذری به کویر و معماری به روایت تصویر، در ۱۳۷۷ ش، در نگارخانۀ تهران برپا شد.

گفت و گو با سیمون آیوازیان[۸]

ایساک یونانسیان: آقای دکتر، شما در چند رشتۀ هنری مانند معماری، نقاشی، عکاسی و موسیقی سر رشته دارید. به عنوان اولین سؤال می توانم بپرسم خود را در کدام رشته کامل تر می بینید و بیشتر از کدام رشته لذت می برید و چرا ؟

سیمون آیوازیان: در هیچ رشته ای خودم را کامل نمی دانم اما در درجۀ اول از موسیقی و بعد از نقاشی لذت می برم و اصولاً عکاسی را هنر نمی دانم. من به هنری که جنبۀ روحی و معنوی داشته باشد بیشتر گرایش دارم.

 در رشتۀ نقاشی شما سبک آبرنگ را انتخاب کرده اید آیا دلیل خاصی داشته؟

سیمون آیوازیان: آبرنگ به نظر من دارای یک لطافت روحی خاصی است و رسیدن به کمال آن بسیار دشوار زیرا نحوۀ بیان های گوناگون دارد.

 و بیشتر کار کدام یک از آبرنگ کاران ایران، به خصوص، آبرنگ کاران معروف ارمنی را می پسندید؟

سیمون آیوازیان: در کل، من از کلیۀ آبرنگ کارهای ایران خوشم می آید. البته، از سبک و تکنیک آنها ولی از آنجا که سبک مورد علاقه ام امپرسیونیستی و سبک مکتب اصفهان است بیشتر کارهای سمبات در کیورقیان را می پسندم.

سؤال بعدی ام را از شما،در جایگاه یک پژوهشگر معماری، می پرسم. اصولاً چه شباهت ها و تفاوت هایی بین معماری ارمنی و ایرانی می بینید؟

سیمون آیوازیان: اگر معماری را ریشه ای و از جنبۀ تاریخی بررسی کنیم متوجه می شویم در معماری باستانی ایرانی و معماری ارمنستان شباهت هایی وجود دارد مانند چهار طاقی درگاه ها و استفاده از فضاهای هندسی. در آن زمان تحت تأثیر قدرت های منطقه ای، یعنی ایران و روم باستان، ارمنستان در معماری کلان اشتراکاتی با این مناطق داشت اما پس از شروع مسیحیت این اثر گذاری محدود شد. معماری ارمنی به دلیل موقعیت سوق الجیشی وحفاظت از دین و ملیت روال به خصوصی را در پیش گرفت و بیشتر کلیساها در مناطق کوهستانی و دور از دید مستقیم ساخته شدند و نوع مصالح محلی، که بیشتر سنگ بود، ویژگی خاص معماری ارمنی را به وجود آورد. پس از مدتی نیز، که مسیحیت گسترش جهانی پیدا کرد، معماری کلیساها از سبک های بیزانس و گوتیک متأثر شد. پس از اسلام، تغییر خاصی در معماری ارمنی نمی شناسم. البته، همان طور که قبلاً عرض کردم این بررسی بر روی معماری کلان و مذهبی است و معماری مردمی و مسکونی بحث جداگانه ای دارد.

از معماران بسیاری مانند پل آبکار، وارطان هوانسیان، گابریل گورکیان، مارکار گالستیان و… به منزلۀ پایه گذاران معماری نوین در ایران یاد می شود. شما کار کدام یک از این معماران ارمنی را می پسندید و چرا ؟

سیمون آیوازیان: من نمی توانم دربارۀ تمام معماران آن دوره نظر دهم چون کارهای معدودی از آنها را، که بیشتر مربوط به وارطان هوانسیان و پل آبکار است، دیده ام و بیشتر آنها معماری سبک مدرن بوده وشامل بناهایی است که در دوران پهلوی اول و در بافت های تهران قدیم ساخته شده و همگی قابل تحسین است.

به عنوان آخرین سؤال، از شما به منزلۀ پدر گیتار کلاسیک ایران یاد می شود می خواستم بپرسم این لقب را چه کسی به شما داده ؟ کمی توضیح دهید.

سیمون آیوازیان: فکر نمی کنم کس بخصوصی در مورد لقب پدر گیتار کلاسیک ایران تصمیم گرفته باشد بلکه تصور می کنم بیشتر با توجه به سابقه و فعالیت طولانی من، که اکنون وارد پنجاه و پنجمین سال شده و با توجه به اینکه من قدیمی ترین ترویج دهندۀ گیتار کلاسیک و فلامینگو و تربیت دهندۀ سه نسل نوازنده هستم خود به خود تصمیم گرفتند در بزرگداشتی که برای من ترتیب داده بودند این عنوان ر ابه من بدهند.

پی نوشت ها :

پی نوشت ها:

Mandolin1ـ

ساز زهی مضرابی با کاسۀ طنین گرد، دستۀ کوتاه و چهار زوج از فولاد.

Maisons d’Ispahan 2ـ

The splendour of Iran 3ـ

Icanas – 374ـ

۵ـ «گفت و گو با سیمون آیوازیان»، نشریۀ اینترنتی گفت و گوی هارمونیک (۶ اکتبر 2005) (http://www.harmonytalk.com).

۶ـ همان.

۷ـ همان.

۸ـ این گفت و گو در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۹۲ش صورت گرفته است.

مقاله های فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۶۴
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp

فصلنامه های فرهنگی پیمان

سبد خرید